رنانی: شاهد جنگ آب در کشور خواهیم بود
۱۳۹۴/۵/۲۸براساس گزارش سازمان ملل نزدیك ۳۱ كشور جهان با كمبود آب مواجه خواهند شد و نام ایران به عنوان یكی از بزرگترین كشورهای درگیر بحران آب در آینده برده میشود. درهمینباره محسن رنانی، بحران حقیقی ایران در حال حاضر را نه مسئله هستهای بلکه بحران آب دانسته و پرویز کردوانی نیز نسبت به غارت شدن آب در کشور هشدار داده است. هشدارهایی که بی شک اگر مورد توجه مسئولان و مدیران قرار نگیرد، خسارت های جبران ناپذیری برای کشور و نسل های آینده دربر خواهد داشت.
به گزارش خرداد، محسن رنانی در نشست «نقش باورها، ارزشها و سرمایه اجتماعی در حکمرانی آب» با اشاره به اینکه بحران حقیقی ایران، مناقشه هستهای نیست گفت: این مناقشه دیر یا زود حل خواهد شد و آمریکا هم هیچ غلطی نمیتواند بکند و بحران عربستان هم مشکلی برای ایران ایجاد نخواهد کرد.
به گزارش خرداد، وی افزود: اما بحران آب ایران را خواهد بلعید و امنیت ملی ما تهدید خواهد کرد. امروز میدان واقعی جنگ ما، در حوزه آب است. بحران آب در آستانه ورود به زیست اجتماعی در کشور است.
مردم در مسئله ایجاد بحران برای آب متهم نیستند
وی خاطر نشان کرد: مردم در مسئله بحران آب متهم نیستند بلکه آنها قربانی سیاستهای غلط سیاستگذاران و حکمرانی اشتباه نظام تدبیر در حوزه آب شدهاند و اکنون حق نداریم آنها را متهم کنیم.
رنانی با اشاره به سهم اندک مردم در ایجاد بحران آب، افزود: سیاستگذاران از مردم میخواهند که الگوی مصرف خود را اصلاح و فرهنگ مصرفی خود را تغییر دهند.
مردم ایران فرهنگ مصرف درست آب را بلد بودهاند
رنانی ادامه داد: مردم ایران فرهنگ مصرف درست آب را بلد بودهاند، چرا که توانستهاند سه هزار سال با اقلیم خشک و کم آب ایران کنار بیایند و تعادلی پایدار بین زیست اقتصادی و اجتماعی خود با طبیعت ایجاد کنند.
سیاستمداران با خطاهای فاحش ما را به بحران آب رسانده اند
وی گفت: اما این بحرانی که اکنون در حوزه آب پدیدار شده و گرفتار آن شده ایم و ناشی از حکمرانی غلط در این 30 سال بوده است و سیاستمداران با خطاهای فاحش ما را به بحران رسانده اند و حالا هم انگشت اتهام را به سوی جامعه دراز کردهاند.
وی تاکید کرد: آمارها نشان میدهد که میزان بارشها در 30 سال اخیر کاهش چشمگیر نداشته است، بنابراین بحران کنونی بحران حاصل از یک نظام تدبیر ناتوان و ناکارآمدی در حکمرانی است که ظرفیت و تجربه فرهنگی سه هزار ساله کشور در حوزه الگوی مصرف آب را بر باد داده است.
وی درپاسخ به کسانی که میگویند باید فرهنگ مصرفی مردم اصلاح شود و باید در حوزه آب کار فرهنگی کرد، وضعیت منابع آب ایران را به بیماری تشبیه کرد که در مرحله تشنج و نزدیک به کما قرار دارد، اما پزشکان برای چنین بیماری تغییر رژیم تغذیه تجویز میکنند.
رنانی گفت: جنگ پراکنده آب در ایران هم اکنون به گونه خزنده و آرام شروع شده و فقط اخبار آن منتشر نمیشود،در حال حاضر این جنگ به صورت پراکنده رخ میدهد اما تا پنج سال آینده شاهد جنگ فراگیر آب در داخل شهرها و بین مناطق و استانها خواهیم بود.
به گفته وی، این آن خطری است که امنیت ما را تهدید میکند و سیاستمداران چشم خود را به روی آن بسته اند.
*اگر مردم 50 درصد مصرف آب خود را کاهش دهند، در منابع آب کشور فقط سه درصد صرفهجویی خواهد شد
وی با اشاره به اینکه 92 درصد آب کشور در بخش کشاورزی مصرف میشود، عنوان کرد: با توجه به سهم شش درصدی آب شرب و سهم دو درصدی صنعت از منابع آب کشور، اگر مردم حتی 50 درصد میزان مصرف آب خود را هم کاهش دهند، در کل منابع آب کشور فقط سه درصد صرفهجویی خواهد شد.
بحران آب ربطی به فرهنگ مصرفی مردم ندارد
وی افزود:پس بحران آب ربطی به فرهنگ مصرفی مردم ندارد، البته فرهنگ مصرفی مردم باید اصلاح شود اما ریشه بحران جای دیگری است.
وی مقصر اصلی مشکلات فعلی کشور در بخش آب را حکمرانان دانست و تاکید کرد: برای حل مشکل آب به جای آنکه بر اصلاحات در سطوح بنیادین و زیرین فرهنگی تاکید کنیم که بسیار زمانبر و دیر اثر است، باید اصلاحات را به سرعت از سطوح بالاتر یعنی از حکمرانی و از تخصیص منابع آغاز کنیم.
حکمرانان بحران آب را کتمان و گفتوگوی فراگیر در مورد بحران آب را آغاز نمیکنند
وی با اشاره به اینکه مسئولان هنوز بحران را باور نکردهاند، گفت: در گذشته با شیوه غلط حکمرانی در حوزه آب، تعادل زیستی چندهزار ساله اقلیم ایران به هم خورد، حالا هم دوباره به جای بازگشت به روشهای عقلانی و شفاف،باز حکمرانان ما شیوه غلط دیگری را در پیش گرفتهاند و آن این است که موضوع بحران آب را کتمان میکنند و گفتوگوی فراگیر در مورد بحران آب را آغاز نمیکنند.
رنانی مهمترین نقطه آسیبپذیری نظام سیاسی کشور را بحران آب اعلام کرد و افزود: در گذشته تصور میکردم که ممکن است روزی ایران درگیر جنگ با یک کشور خارجی شود و از آن ناحیه آسیب ببیند و بعدها گمان من بر این بود که احتمالا ما به سوی یک جنگ مذهبی می رویم اما امروز معتقدم اگر برای بحران آب تدبیر عاجلی اندیشیده نشود، جنگ آب به صورت خانه به خانه و منطقه به منطقه سراسر کشور را فرا خواهد گرفت.
این استاد دانشگاه اصفهان گفت: مدت زیادی است تلاش میکنیم جلسات گفتوگوی کارشناسی بین کارشناسان آب چند استان همجوار برگزار کنیم اما کارشناسان برخی استانها حاضر نیستند به استان دیگر بیایند چرا که احتمال پرخاشگری و درگیری میدهند.
به گزارش فارس، وی بر این باور است که به خاطر نگرانیهای غیر واقعی اجازه نمیدهند گفتمان واقعی در زمینه آب شکل بگیرد و آنچه امروز رخ میدهد، بیشتر در حد موعظه و توصیه است.
رنانی تاکید کرد: در حال حاضر حکمرانان، به نحوی مسایل آب را مدیریت میکنند که گویی هیچ مشکل جدی وجود ندارد و یک اشکالات اندکی هست که به زودی با تدبیر آنان حل میشود و آنها قصد دارند پیامدهای خطرناک یک شیوه غلط مدیریتی گذشته را به شیوه غلط دیگری لاپوشانی کنند.
استاد اقتصاد دانشگاه اصفهان ادامه داد: برای مثال چند ماهی است که دولت قصد دارد یارانه 10 میلیون نفر از افراد بینیاز را قطع کند اما جرات چنین کاری را ندارد و هر کدام از وزارتخانه ها اجرای آن را به دیگری احاله میکنند.
وی افزود:این یکی از آن نمونههای ناتوانی و عدم قاطعیت در حوزههای اجتماعی و اقتصادی است و در واقع مساله این است که ما در این سالها گرفتار یک تودهگرایی یا پوپولیسم افراطی هستیم.
وی سفرهای استانی و تصویب قانون در پشت تریبون و قانونگذاری بر اساس هورا کشیدن مردم را مورد انتقاد قرار داد و افزود: تصویب مصوبههای قانونی در سفرهای استانی که اطلاعات کافی در دسترس نیست و نظام کارشناسی حضور ندارد و فرصت برای مطالعه و تحلیل مسائل نیست، یکی از مخرب ترین روشهای تصمیمگیری است.
رنانی افزود: در مسئله آب کل نظام سیاسی کشور و همه دولتهای بعد از جنگ در این 30 سال خطا کرده اند و از دولت زمان جنگ گرفته که سیاست جایگزینی واردات را پیگیری میکرد تا بعد که بحث خودکفایی گندم و محصولات استراتژیک کشاورزی به عنوان یک استراتژی بلندمدت برای کشور مطرح شد که بر اساس آن بعد اجازه دادیم همه جا گندم کشت شود.
وی اضافه کرد: با این فرض که شاید روزی با دنیا درگیر شویم، به سیاست خودکفایی گندم اصرار ورزیدیم و بعد هم دولت آقای هاشمی در کشور سدهای زیادی ساخت که ناشی از تب توسعهگرایی فیزیکی و بدفهمی مفهوم توسعه بود.
جمعیت کشور بیش از دو برابر شده و تعداد سدها 30 برابر
رنانی با اشاره به اینکه قبل از انقلاب فقط 19 سد در کشور وجود داشت اما اکنون تعداد سدهای کشور به 647 سد در حال بهرهبرداری رسیده است گفت:یعنی با وجودی که جمعیت کشور فقط اندکی بیش از دو برابر شده است، تعداد سدهای کشور بیش از 30 برابر شدهاست.
وی با بیان اینکه این همه سد برای چه میخواستیم؟ تصریح کرد:اگر سدهای در دست ساخت کشور را به مجموعه سدهای کشور اضافه کنیم، جمعا یک هزار و 330 سد در ایران ساخته شده یا در حال ساخت است.
استانی شدن شرکتهای آب منطقهای زمینهای برای درهم ریزی الگوهای تثبیت شده بهره برداری از آب کشور
وی با اشاره به استانی شدن شرکتهای آب منطقهای در دولت آقای خاتمی با همکاری مجلس هفتم، این اقدام را زمینهای برای درهم ریزی الگوهای تثبیت شده بهره برداری از آب کشور دانست و گفت: یعنی هر دو جناح، دولت اصلاح طلب خاتمی با مجلس اصولگرا همکاری کردند تا این قانون خطرناک و غیرعقلانی تصویب شد. البته می دانیم که فشار نمایندگان برخی استانها بود اما آیا هیچ عقل منفصلی در این نظام تدبیر نبود که مانع این تصمیم خطا شود.
رنانی ادامه داد: دولت آقای احمدی نژاد هم در سال 89، با تصویب قانونی تحت عنوان تعیین تکلیف چاههای آب فاقد پروانه، راه را برای قانونی شدن و پروانه دار شدن دهها هزار چاه غیرقانونی باز کرد.
وی ادامه داد:بدتر از آن این که آقای احمدی نژاد در سفرهای استانی وعده آب میداد تا مردم برایش کف بزنند، همانطور که نفت را در قالب یارانه خرج کرد تا برایش هورا بکشند.
وی گفت: سیاست ما در این 30 سال در حوزههای اجتماعی واقتصادی مبتنی بر راضی نگه داشتن مردم به هر قیمتی بوده است و منافع بین نسلی در آن جایی نداشته است.
به اعتقاد این استاد دانشگاه اصفهان گفت: بر اساس اسناد بالادستی توسعه، لازم است فشار جمعیت در استانهایی که با کمبود آب روبه رو هستند کاهش یابد.
به گفته وی، در حالی که امروز حتی استان پر آبی مانند مازندران نیز با مشکل کمبود آب مواجه است و در نتیجه افزایش جمعیت در تعارض با اسناد بالادستی توسعه کشور است.
تنها راه نجات ایران در بخش آب آن است که مسئولان کشور وجود بحران را بپذیرند
رنانی تاکید کرد: تنها راه نجات ایران از وضعیت فعلی در بخش آب آن است که نخست مسئولان کشور، وجود بحران را پذیرفته و صادقانه به اشتباهات گذشته اعتراف کنند. آنگاه یک گفتوگوی فراگیر ملی دراین زمینه راه اندازی کنند و مشارکت همه گروههای اجتماعی و نهادهای مدنی را در این مسیر جلب کنند و مهم تر از همه، اعتماد جامعه را جلب کنند و جامعه را به این باور برسانند که ما در بحرانیم و باید برای خروج ازبحران با حکومت همکاری کنیم.
پروفسور پرویز کردوانی: آب را غارت میکنند
همچنین پروفسور پرویز کردوانی، پدر علم کویرشناسی ایران، در نشستهای مختلف، بارها در مورد غارتشدن آب و تبدیل کشور به بیابانی بزرگ هشدار داده است، اینبار این استاد نمونه دانشگاه تهران و پدر علم کویرشناسی ٨٣ساله ایران و عضو انجمن متخصصان محیطزیست ایران، در جمع کارکنان سازمان مدیریت و برنامهریزی حاضر شد و به سخنرانی خود را در مورد بررسی مسائل و مشکلات منابع آب کشور در راستای تدوین برنامه ششم توسعه ارائه داد که در این نشست، بر عمیقترشدن عمق چاههای آب، نابودی استانها با انتقال آب، متروکهشدن روستاها، تشدید معضل ریزگردها با خشکشدن رودها و تالابها و بهطورکلی غارتشدن آب، هشدار داد که درادامه آورده میشود.
آب ایران با بیتوجهی تمام در حال غارتشدن است و از سوی دیگر، تمام توجه مسئولان به دغدغههای شهری است و توجهی به مصرف بیرویه آب ندارند و اگر هم تصمیمی در این زمینه اتخاذ شود، دیر است. سمیناری ویژه آب در وزارت کشور برگزار شد که از بنده نیز دعوت کردند، اما نرفتم، زیرا چنین سمینارهایی برای رسیدگی به معضل، بسیار دیر است. گزارشها و اطلاعات در مورد بحران آب نشان میدهد کشاورزی در استانهای مختلف در حال تعطیلشدن است. آب چاهها همچون پسانداز است و در زمان بحران باید از آن استفاده کرد، متأسفانه سدها آب دارد، اما وزارت نیرو آن را به روی مردم باز نمیکند که همین امر سبب شده تاکنون ٦٠ درصد مصرف آب شرب از چاهها باشد، با چنین تصمیماتی باید برخورد شود.
کسی باور نمیکند آب نیست
دستور تشکیل شورایعالی آب هم صادر شده است، اما چنین اقدامی دیگر فایدهای ندارد، زیرا امروزه کسی باور نمیکند آب نیست و کشور با بحران کمآبی مواجه است. اما نشانههای آن را میتوان در گوشهوکنار کشور مشاهده کرد که نمونه آن، خالی از سکنهشدن روستاهاست، شرایط ما هر روز در حال بدترشدن است و از سوی دیگر، همواره شعار صرفهجویی میدهیم.
طبق گفتههای نوبخت، رئیس سازمان مدیریت و برنامهریزی، ٢٢ میلیارد دلار از صندوق توسعه ملی برای خروج از رکود برداشت شده است که قسمتی از این اعتبار یعنی ٢١٠ میلیارد تومان به کشاورزان اصفهان دادهاند تا کشاورزی نکنند. اما متأسفانه شاهد وضعیت اسفبار رودها و دریاچهها هستیم که نمونه آن کارون است، در کارون سبزی کشت میشود و قسمتی از کارون به نخاله زباله تبدیل شده است. از سوی دیگر، طی چند روز گذشته تصمیمگیری شد که آب کارون به چهارمحالوبختیاری سپس به اصفهان، یزد و کرمان برود و هیچکس به این موضوع توجه ندارد که آب در حال تمامشدن است یا در استان اصفهان تا شعاع ٥٠ کیلومتر شهرک صنعتی زدهاند و توسعه بدون برنامهریزی صورت گرفته که سبب عمیقترشدن چاهها و خشکشدن زایندهرود شده است. در مورد راهکارهای خروج از این وضعیت باید گفت روش مصرف را باید عوض کرد و از سوی دیگر، باید مانع توسعه بدون برنامهریزی شد. خشکشدن چاهها، رودها و دریاچهها و همچنین بیابانیشدن ایران، تبعات و پیامدهای مختلفی به دنبال دارد که نمونه آن بروز ریزگردهاست، زمینهای کشاورزی استانهای مختلف ازجمله اصفهان، که طی٢٠ سال گذشته در آن کشت صورت نگرفته، اکنون معضل ریزگردها را تشدید کرده است، دراینزمینه هشدارهای بسیار زیادی داده شده است اما گوش شنوایی برای آن نیست، به عنوان مثال هشدار دادیم ٩٠ درصد چاههای رفسنجان باید بسته میشد، ضمن اینکه در دهه ٦٠ هم هشدار داده بودم در این منطقه باید فقط ٤٠ چاه فعال شود، اما ٣٥٠ چاه زده شد و اکنون شاهد هزارو ٦٥٠ حلقه چاه در این منطقه هستیم که به دنبال این امر، سالانه ٥٠٧ هکتار باغات رفسنجان در حال خشکشدن است. یا میلیاردها تومان برای کارخانهها خرج کردند؛ کارخانههایی که نیاز به آب داشت و آب کشاورزان را به کارخانهها دادند و اکنون همین بخش صنعت خواهان انتقال آب است. بیتدبیری و غیرکارشناسیبودن تصمیمات مسئولان نیز به مشکل کمآبی دامن زده است، به عنوان نمونه در کردستانی که سالانه ٥٠٠ میلیمتر بارندگی دارد و دارای پنج رود است؛ رودهایی که تأمینکننده ٢٠ درصد آب موردنیاز هستند، اما امروز آب این استان به دیگر مناطق منتقل شده و خود کردستان با مشکل کمآبی روبهرو شده است یا مسئولان کشور صنعت پتروشیمی، فولاد و آلومینیوم را به بندرعباس بردهاند، چنین صنعتهایی به آب زیادی نیاز دارد و از سوی دیگر، بندرعباس با مشکل تأمین آب جدی روبهرو است، چرا باید چنین تصمیماتی اتخاذ شود؛ استانی که حتی در تأمین آب شهروندان خود نیز درمانده است. امروزه افرادی هستند که ماشین زیر پایشان سه میلیارد تومان قیمت دارد، اگر بنزین لیتری صد هزار تومان هم باشد، مجبور هستند آن را خریداری کنند، زیرا ماشین سه میلیاردی بدون بنزین بدون استفاده خواهد بود، همین وضعیت را در مورد کارخانهها شاهد هستیم، کارخانههایی که آب ندارند و صاحبان آن برای جلوگیری از تعطیل شدن آن، خواهان انتقال آب هستند.
دشتها فقط برای کشاورزان ممنوعه است
درحالحاضر شاهد هشدار و ممنوعیتهایی از سوی مسئولان هستیم که این هشدارها، تنها برای مردم و کشاورزان است، دراینزمینه میتوان گفت دشت ممنوعه فقط برای کشاورز درمانده ممنوع است، اما دیگران از آن استفاده میکنند، در استانهای مختلف ازجمله خراسان، کرمان و یزد دشت ممنوعه وجود دارد، اما ممنوعبودن آن فقط برای کشاورز است و از سوی دیگر چاههای نیمهعمیق به عمیق تبدیل شده است که به نوعی غارت آب صورت گرفته است، با چنین وضعیتی به کجا میرویم؟ به وزارت نیرو میگوییم دیگر آبی وجود ندارد، میگویند کفکنی کنید! امروز قانون برای همه یکسان اجرا نمیشود، کشاورزان نیز از این وضعیت خسته شدهاند که نشانه و تبعات آن فروش زمینهای کشاورزی و مهاجرت کشاورزان به سمت تهران و کلانشهرها است.
٨٥ درصد روستاهای یزد خالی از سکنه
تاکنون شاهد حفر چاههای بسیار زیادی در استانهای کشور بودیم، گویا آب این چاهها فقط برای کشاورزی ممنوع است. وضعیت اسفبار کمآبی را از آمار مهاجرت میتوان متوجه شد. هر پنج سال یکبار آمار مهاجرت استخراج میشود اما در یزد استخراج آمار هر ماه است؛ زیرا ٨٥ درصد روستاهای یزد تعطیل و خالی از سکنه شده که یکی از دلایل آن، این است که آب این استان به صنعت داده شده است. مسئولان میگویند ٥٥ درصد مواد غذایی از خارج تأمین میشود؛ چنین گفتهای دروغ است. وضعیت اسفبارتر از این آمارهاست؛ زیرا ٩٥ درصد روغن، چای، نان و گندم از خارج تأمین میشود. سازمان ملل هشدار داده تا ٢٠ سال آینده مهمترین مسئله کشورهای جهان، امنیت غذایی است. اگر خواهان زندگیکردن هستیم باید مطابق محیطزیست فعالیت کنیم. به عنوان مثال ظروف یکبارمصرف در کشورهای پیشرفته کمتر استفاده میشود؛ زیرا تهدیدی برای محیطزیست است، یا برای جلوگیری از تشدید معضل ریزگردها به جای مالچپاشی باید ریگپاشی شود که مطابق محیطزیست است یا اکنون در دنیا شاهد این هستیم که آجر، مالچ و بنزین، اتانول و... مطابق محیطزیست تهیه میشود. اما وضعیت ایران در این میان چطور است، اکنون نفت داریم، اگر چنین نعمتی نداشته باشیم وضعیتمان چه میشود؟ متأسفانه اکنون با درآمد نفتی اقدام به واردات میکنند که همین امر به تهدید و آسیب برای تولیدکنندهها از جمله کشاورزان تبدیل شده است.
به امید بارندگی نباشیم
شهرها به شهر سرطان آدم و روستاها به منطقهای بدون آب و ریزگردها تبدیل شده است. از سوی دیگر بارندگی کم شده است، زیرا کره زمین در حال گرمشدن است و به دنبال آن بارندگی مناطق خشک، کمتر و مناطق پربارش، بیشتر میشود؛ بنابراین تعادل چرخه کره زمین از بین رفته است و باید به مردم گفت که به امید بارندگی نباشند. به عنوان مثال سطح آب در جهرم ٥٧٠ متر، در رفسنجان ٤٥٠ متر و در شهریار ٣٠٠ متر پایین رفته است؛ چرخه طبیعت با اقدامات نابجا نامتعادل شده است. حدود یکسالونیم است که هشدارها در مورد وضعیت بحرانی آب بیشتر شده است اما بحران آب خیلی زودتر از این زمان آغاز شده و اکنون واقعا آب نیست و بسیاری از تالابها و چاهها خشک شدهاند. اکنون شاهد پرآببودن استانهای شمالی هستیم اما آب استانهای شمالی ازجمله مازندران به دلیل استفاده بسیارزیاد از کود ازت برای کشت برنج، سمی شده است که یکی از دلایل افزایش سرطان معده در بین شهروندان این استانها، همین امر است. اکنون ٩٥ درصد آب این استان از آبهای زیرزمینی است؛ در صورتی که برای مهار آب در این منطقه باید دهها سد ساخته شود.
احیای دریاچه ارومیه محال است
در مورد خشکشدن دریاچه ارومیه هم باید گفت که دیگر امکان ندارد دریاچه ارومیه احیا شود، هر چقدر آب به دریاچه ارومیه ریخته شود به چاه میرود و دیگر محال است این دریاچه احیا شود. دلیل خشکشدن زایندهرود نیز همین است، زایندهرود را چاه خشک کرد و این رود نیز مانند دریاچه ارومیه محال است که احیا شود زیرا زمینها به دنبال عمیقترشدن چاهها نشست کرده است یا در بهشت زهرا در گذشته وقتی حفاری صورت میگرفت، آب فوران میکرد اما درحالحاضر به دلیل حفاری بیرویه چاه، زمین در آن منطقه نشست کرده است یا حفر چاه عمیق به دلیل وجود نیروگاههای اطراف فامنین و کبودرآهنگ سبب شده تا آب چاه کل روستاهای اطراف خشک شود و به دنبال آن زمینها نشست کند؛ بنابراین چنین نیروگاههایی باید تعطیل شوند. امروزه شاهد هستیم که زمین نشست میکند یا پلها کج میشود که به دنبال آن لوله آب و گاز میشکند؛ اما هیچکسی نمیداند علت آن چیست. باید گفت علت آن برداشت بیرویه از آب زیرزمینی و حفر چاههای عمیق است.
هشدار به راهاندازی طرح قطار سریعالسیر
در مورد راهاندازی قطار سریعالسیر بین تهران و مشهد باید گفت مسئولان نباید اجازه دهند چنین طرحی اجرائی شود زیرا مسیر این قطار با سرعت ٣٠٠ کیلومتر از گرمسار، سمنان و شاهرود میگذرد، درصورتیکه در این مسیر هر لحظه امکان نشست زمین وجود دارد. یکی از دلایل آن حفر چاههای عمیق و برداشت بیرویه از آبهای زیرزمینی است. متأسفانه به دلیل بیتوجهیها در سالهای گذشته، شاهد عمیقترشدن چاهها و تشدید ریزگردها و نشست زمینها بودهایم یا از سوی دیگر در گذشته جنگلهای مصنوعی احداث کردهاند که اکنون چنین جنگلهایی به دلیل بیآبی در حال خشکشدن هستند. همچنین کویرها با آبهای زیرزمینی زنده هستند، بسیاری از تولیدات ازجمله شیشهسازی، ذوبآهن، باروتسازی و فولاد ویژه کویر است اما کویرهای ما درحال ازبینرفتن است.
آب چاهها، لیموشیرین شده است
درحالحاضر آب از ٥٥٠ متری استخراج میشود، البته لیموشیرین به جای آب استخراج میشود بنابراین با چنین وضعیتی کشاورزی غیراقتصادی است و کشاورزان به آب از عمق ٥٥٠ متری دلخوش کردهاند. شهرها، صنعت و کشاورزی را توسعه دادهایم و اکنون اول راه بهرهبرداری است؛ اما آب تمام شده است، هشدارهای زیادی دادهایم، اما فایده ندارد، اکنون مانند خانواده ٤٠نفره هستیم که همه مهندس و دکتر شدهایم، اما زمینهای برای فعالیت و درآمدزایی نیست.
اقداماتی که باید انجام دهیم
آب فاضلاب را باید تصفیه کنیم، تهران رود ندارد، اما سه رود فاضلاب دارد، از این آب میتوان در فضای سبز استفاده کرد، البته این درحالی است که برخی کشورها، آب فاضلاب را برای آشامیدن تصفیه میکنند. دومین اقدامی که باید انجام دهیم، جمعآوری آبهای سطحی است، به عنوان مثال همدان ٣٣٠ میلیمتر بارندگی دارد، اما آب در این استان کوهستانی جیرهبندی میشود. استفاده از آب شور نیز باید مورد توجه قرار گیرد، در حال حاضر در قم کارخانه آبشیرینکن راهاندازی شده است، البته ناگفته نماند بعضیها از دستگاههای آبشیرینکن استفاده میکنند که سرطانزاست، وزارت نیرو باید بهترین و استانداردترین دستگاه را معرفی کند.
جملات اشتباه
وزیر جهاد کشاورزی در ماههای گذشته اظهارنظری کرده است مبنی بر اینکه گندم به آب زیادی نیاز دارد بنابراین در ایران نباید کشت شود و کشت آن باید در کشورهای دیگر انجام شود،. اکنون ٥٠٠ هزار هکتار از زمینهای خارج کشور توسط ایران کشت میشود، پرسش بنده این است که در دنیا نمونه بیاورید که چنین کاری شبیه ما انجام میدهند، همین کارشناسان، ممکلت را به این روز انداختهاند. در حال حاضر برخی کشورها از رطوبت ٣٠ درصدی، آب میگیرند، اما ما به دنبال مصرف بیرویه آب هستیم. از سوی دیگر، شاهد تجارت آب هستیم، بهگونهای که امروز آب کشاورزان را خریداری میکنند و به کشاورزان میگویند برو سفر و خوشگذرانی.
نابودکردن استانها با انتقال آب
در مورد انتقال آب نیز باید به مسئولان گفت هر استانی را خواستید نابود کنید، آب به آن استان دهید یا اگر خواستید بچهای را نااهل و خراب کنید، به آن پول دهید. درحالحاضر شاهد انتقال آب خوزستان و دیگر استانها هستیم در صورتی که نباید تعادل استانها را با انتقال آب برهم زنیم. همین افغانستانی که به آن لطف کردهایم، زابل را با خشککردن دریاچه هامون نابود کرد، تا دو سال دیگر، سد دوستی را هم خشک میکند، با سدی که افغانستان احداث میکند، ٧٥ درصد سد دوستی خشک میشود.
بخش خصوصی بیرحم است
به گزارش شرق، بخش خصوصی بیرحم است، بخش خصوصی کار را بهخوبی انجام میدهد، اما انصاف ندارد و بیرحم است. مدیریت آب، دارای چهار رکن است که نخستین مورد، مدیریت جلوگیری از هرز رفتن آب و سدسازی است که باید موردتوجه مسئولان قرار گیرد. در مورد سدسازی نیز باید گفت سدسازی همیشه بد نیست، البته در کنار سدسازی، باید تعادل را حفظ کرد، یعنی اولویتبندی صحیح آب بهویژه آب سد و مدیریت در مصرف آب، باید مورد توجه قرار گیرد. در بخش صنعت میتوان هفت بار از آب استفاده کرد، یا آب شرب در چرخه مصرف یک استان میتواند در سه بخش مصرف خانگی، شهرداری و ادارات مورد استفاده قرار گیرد. آب شرب مصرف خانگی در سه بخش آشپزخانه، حمام و حیاط میتواند مورد استفاده قرار گیرد، بنابراین الگوی مصرف باید داشته باشیم. از سوی دیگر، درحالحاضر چهار شیوه مصرف آب ازجمله اسراف در مصرف، خسیسی در مصرف، استفاده بهینه از مصرف و هدردادن آب وجود دارد که ما ایرانیها، اولی یا آخری هستیم و هیچ زمان، تعادل را رعایت نمیکنیم. اگر بخواهیم در مورد وضعیت کمآبی تهران صحبت کنیم، درحالحاضر ٧٠ چاه دیگر نیز در تهران در حال حفرشدن است، با حفر چاه، آب زیاد نمیشود، بلکه آب زودتر تمام میشود.
باسلام...بیایید درست مصرف کنیم .آب هست ولی کم. ...مامردم روزهای سختی. .چرابایداز اب.اشامیدنی برای شستن وآب وجارو محل کار دم درب منزل وووووووواستفاده یابعبارتی.سواستفاده کنیم.؟بیایید درست مصرف کنیم...آیندگان مارابه نیکی یادمان نه بالکن ونفرتي. .