بیایید از جنگل مازندران حراست و حفاظت کنیم

۱۳۹۳/۳/۲۱

                                                             "بیایید از جنگل مازندران حراست وحفاظت کنیم"

برگرفته از وبلاگ جناب آقای  اباصلت بینایی( http://abasaltbinaie.blogfa.com

بیایید از باقی مانده جنگل مازندران که در این سالها بشدت کاهش یافته حراست کنیم و هر کدام از ما یک جنگلبان دلسوز باشیم قبل از آنکه تبدیل به شهرکهای  تفریحی یا مزارع برنج شود.
من قبلا هم مطالبی در این زمینه نوشته ام این بار هم  نه بعنوان حقوقدان بلکه به عنوان وکیل مدافع درختان  سربه فلک کشیده جنگل مازندران مخصوصا زادگاهم نور و کجور و دلسوخته درختانی که پاک تراش شده اند این کلمات رنجاور را مینگارم . امیدوارم بعضی مدیران دولت تحمل انتقاد داشته باشند و بپذیرند که درخت هم جان دارد و حقوقی برای آن متصور است و حفظ آن بر همه ما فرض است از انتقادم رنجیده خاطر نشوند دلنوشته زیر را با این هدف که گفته باشم حتی اگر گوش شنوایی نباشد. .از آستارا تا استراباد نوار ساحلی را زمانی درختان سربه فلک کشیده اوجا(نارون) ,ممرز ,کهلوع, انجیلی,سپیدار و سوردار و سرخ دار و گردو .و صد ها گونه دیگرپوشانده بودند. ولی امروز تنها نیمی از این جنگل باقی مانده است.چرا ؟

جنگل مازندران

واقعیت این است که در این سالهای انحطاط اخلاقی غالب مردم ایران از نظر اخلاقی و معنوی و فکری عوض شده اند. تفکر فردگرایی وگرایش به منافع مادی (فقط خود) بدون توجه به منافع عمومی بسیارمقبولیت وتایید عامه پیداکرد و باصطلاح هر کسی سعی میکند کلیم خود را از آب بیرون بکشد. در تمام زمینه ها اینطور است.بدتر انکه همه از تفکر جمعگرایی سخن میگویند ولی هدف جلب منفعت فردی دارند(ریا ودورویی).حال چه باید کرد؟ اگر از الگوی غربی حفظ جنگل استفاده کنیم لازمه اش این است که ابتدا مردم قانون گریز را قانون مدار کنیم که این امر  مستلزم  زمان و اراده ملی است که فعلا وجود ندارد.سیستم جنگلداری قبل از انقلاب جواب نمی دهد. مضافا باینکه قوانین بسیار ضعیف و بسیار با ناتوانی اجرا میشوند. قدرت بازدارندگی قانون ناچیز است. ولی بیمار درحال نزع است . قوانین جنگلداری صادره دراین سه دهه مثبت نبوده و یا درعمل بد اجرا شده ونتیجه معکوس داده اند. اب رفته به جوی برنمی گردد. سریعا می طلبد که اساتید علم جنگلداری و متولیان امر مقررات مطابق با شرایط روز پیشنهاد کنند. اگر بگوییم جنگل شامل درختانیست که در حاشیه و متن روستاها وشهر های کشور روییده اند و مردم برای بقای خود به این جنگل نیاز دارند. چه بکنیم که هم جنگل بماند و هم نیاز های توده مردم اعم از صنعتی وخانگی براورده شود؟ اگر مردم محلی را به کلی ممنوع کنیم و نتوانیم آنرا اجرا کنیم همین میشود که شد. و ازطرفی به شرکت های دولتی اجازه استحصال نامحدود و مخرب بنحوی که تاکنون انجام شد بدهیم . مورد اعتراض مردم محلی واقع شده وچه بسا حسن نیت دولت و مجلس را به چالش بکشند. قانون بهره برداری از جنگل ازجمله  قانون اسکان دام ناقص بوده و ناقص هم اجرا شد.نتیجه معکوس.استفاده نامناسب از جنگل برای تهیه نئوپان وملزومات چوبی توسط موسسات دولتی یا تحت حمایت دولت وسوداگران چوب تاکنون نیمی از جنگل رابه هدر داد.من سعی دارم دراینجا بعضی از عوامل مخرب جنگل را بیان وراه حل پیشنهادی خود را ارایه دهم. 

1-شرکت های تحت حمایت که معمولا درمزایده های دولتی برنده شده اند.بنحو مکانیزه یعنی باتجهیزات مدرن بجان جنگل افتادند وجنگل را پاک تراش کردند .بدون اینکه حتی یک درخت جدید بکارند. اگر هم برای نمایش کاشتند داشت ونگهداری نشد.در قانون مربوطه ضمانت حسن اجرا ی قوی ومداوم پیش بینی نشد در رژیم سابق  قانونی وضع که من آن را قانون بزکشی مینامم گفتند بز جوانه های درخت را میخورد ومانع رشد جنگل میشود تعدادی بز کشته شدولی قانون اجرا نشد.اکنون واجب است در اسرع وقت قانون  جامع توسط حقوقدانان و  مسئولین وسازمانهای دولتی  تهیه شود.حدود پانزده سال قبل طرحی رابرای جلوگیری از امحای جنگل توسط کشاورزان حاشیه جنگل تهیه ودرخواست اجرازیر نظر خودم وتیم حقوفی  در منطقه نور ومحموداباد مازندران نمودم تحویل دفتر وزیر دادم یکهفته بعد نامه بدستم رسیدکه ضمن تشکر وزیر مهندس فلاح مرقوم فرمودند دفتر هماهنگ کنید تا جناب بینایی راملاقات وتوضیح بیشتر بدهند .هربارکه برای ملاقات با وزیر مراجعه کردم پاسخ دادند که وزیر وقت ندارد یاجلسه دارند.بعد از یک ماه رها کردم.شاید وزیر هم خبر نداشت که من بار ها مراجعه کردم.

2-ساکنین روستا ها وشهر های حاشیه جنگل.بدیهی است انها نیاز های مشروع وضروری دارند اگر مقدور نباشد .قطعا عده ای بفکر رفع نیاز از طریق غیر قانونی برمیایند. که این امر باید ضابطه وضابط قوی لازمالاجرا داشته باشد.

3 -طرح اسکان دام های سر گردان متعلق به گاودار هاییکه اغلب داخل جنگل بصورت سنتی از قدیم الایام بشغل گاوداری مشغول بوده اندواختصاص قسمتی از حاشیه جنگل برای اسکان دایم وجمع آوری دام ها دریک جا بصورت گاوداری که بظاهر عنوان فریبنده ای داشت واصل فکر درست اما طرح غلط تنظیم وتصویب شد وبه غلط هم اجرا گردید نتیجه آن امحای قسمتی از جنگل وتبدیل آن به ویلا ی تهرانی ها یا مزارع برنج شد .امروز کسی پاسخگوی این خبط نمی باشد.آیا مجلس حق دارد جنگل را که طبق قانون اساسی از انفال میباشد  واخذ تصمیم با  رهبرولی فقیه است به رایگان به عده ای به بیع قطعی بدون شرط فسخ وتخلف از شرط واگذار کند؟                          

 4-  تخریب جنگل توسط برنج کارانی که در حواشی جنگل مزرعه دارند هر سال مقداری از جنگل را به زمین خود ملحق میکنند. سرعت این رشد به هوشیاری جنگلبانان محلی  ونیز قاضی صادر کنند ه رای دارد.مجازات تتمیمی مانندالزام به اعاده وضع سابق بنحو کامل والا حد اکثر مجازات قانونی(بشرطیکه تجدید نظر آن را به جزای نقدی تبدیل نکند)میتواند مفید باشد . 

5- مهار روستاییانی که فروش چوب مرغوب وصنعتی و هیزم را ممر درامد خود قرار داده  ومرتبا به قطع درتختان جنگلی میپردازند.

 6 -ممکن است بگوییم جنگل درچرخه تولید به نحو طبیعی در صورت مساعد بودن شرایط ایجاد میشود اما قطعا داشت و حفاظت ازدرختان جنگل از نهال نو رسده تادرخت تنومند  نیاز به حمایت ما دارد. سمپاشی جنگل.جلوگیری از آتش سوزی. آبخیز داری ومهار سیلاب ورانش زمین.حمایت مادی وتجهیزاتی جنگل بانان.در اینجا باید از جنگل بانان غیور که هر ساله در راه انجام وظیفه کشته یا مجروح میشوند یاد وقدر دانی نمایم.نگهداری جنگل خرج دارد و دولت باید این هزینه را بعنوان سرمایه گذاری درازمدت در اولویت قراردهد. بهره برداری واستحصال چوب صنعتی هم نیاز به دستورالعمل مشخص دارد. مثلا قطع هر درخت در قبال سه نهال . تعامل  وبخدمت گرفتن روستا ییان علاقه مند.تشویق به ایجاد تشکل ها ی غیر دولتی حامی محیط زیست از جمله جنگل. استفاده از تجربیات کشور ها ی پیشرفته.وبخدمت گیری فارغ التحصیلان بومی رشته جنگل حتی تعاونی حفاظت وبهره بر داری از جنگل و.........................      ادارات جنگل داری  باید بیشتر نقش ارشادی و فرهنگ سازی پیشه نمایند.خطوط ارتباطی وپایگاهای مختلف در جنگل وبازرسی های مستمر   استفاده از سیستم های مخابراتی و دور بین های مخفی بکمک محافظین جنگل خواهند آمد

7- اصلاح قوانین  در   رابطه باجنگل.

واقعیت این است که در سیستم قانون گذاری مابه نقش تربیتی چندان بها داده نمیشود وقوانین بیشتر جنبه تادیبی .ترذیلی.ترهیبی دارند این یک ایراد کلی است .قطع درخت جنگلی جرم است آیامیشود پای هر درخت یک مامور گذاشت؟اگر مردم همکاری نکنند و بگویند بمن چه. آیا این تفکر  موجب لطمه به جنگل نخواهد شد؟ مردم اغلب طالب دموکراسی هستنددموکراسی حکم میکند که اگر دیدی شهروندی قانون را نقض میکند فورا به پلیس اطلاع دهید. نگویید مگر ما خبر چین هستیم .قوانین جزایی در رابطه با قطع  درخت وتخریب جنگل ونحوه محاکمات واجرای احکام  پاسخگوی نیاز در شرایط فعلی نمی باشد.اگر امروز ما نجنبیم فردا دیر است ومورد طعن و نفرین آیندگان خواهیم شد .پس بیایید برای حفظ جنگل بکوشیم.

منبع: http://abasaltbinaie.blogfa.com


تگ ها


اباصلت بینایی

2 نظر ثبت شده
ﺳﻴﺪﻛﻤﺎﻝ حسينيoo در تاریخ ۱۳۹۳/۵/۳۱ :
ﺑﺎﺳﻠﺎﻡ ﻭﺧﺪﺍﻗﻮﺕ.ﺟﻨﻜﻞ ﺍﻳﻦ ﻧﻌﻤﺖ ﺧﺪﺍﺩﺍﺩﻱ ﻛﻪ ﻧﺼﻴﺐ ﻫﺮﻛﺴﻲ ﻧﻤﻴﺸﻮﺩﻭﺧﻴﻠﻲ ﺍﺯ ﻣﺮﺩﻣﺎﻥ ﻭﻛﺸﻮﺭﻫﺎ ﺩﺭﺣﺴﺮﺕ ﺩﺍﺷﺘﻦ ﺟﻨﻴﻦ ﻧﻌﻤﺘﻲ ﻫﺴﺘﻨﺪﺑﻴﺎﻳﻴﻢ ﺑﺎﺳﻬﻞ ﺍﻧﻜﺎﺭﻱ ﺍﻧﺮﺍﺗﺨﺮﻳﺐ ﻧﻜﻨﻴﻢ.ﻭﺩﺭﻫﺮﺍﻭﻗﺎﺗﻲ ﺑﻔﻜﺮﻧﻆﺎﻓﺖ ﻭﺗﻤﻴﺰﻱ ﺍﻥ ﻳﺎﺷﻴﻢ.ﻣﺘﺎﺳﻔﺎﻧﻪ ﺑﻌﻀﺎﺷﺎﻫﺪﻳﻢ ﻛﻪ ﻫﻮﻃﻨﺎﻥ ﻋﺰﻳﺰﻣﺎﻥ ﺑﺮﺍﻱ ﻛﺬﺭﺍﻧﺪﻥ ﻭﺗﻔﺮﻳﺢ ﺑﺠﻨﻜﻠﻬﺎﻱ ﻣﺄﺳﻴﺐ ﻣﻴﺮﺳﺎﻧﻨﺪﻭﺍﻳﻨﺪه ﻛﺎﻥ ﻣﺎﺑﺴﻴﺎﺭﻧﺎﺭﺍﺿﻲ ﻭﻧﺎﺧﺮﺳﻨﺪﺧﻮﺍﻫﻨﺪﺷﺪ.ﺑﻴﺎﻳﻴﻢ ﻣﺜﻞ ﻣﻨﺰﻟﻤﺎﻥ ﺩﺭﺣﻔﻆ ﻭﻧﻜﻬﺪﺍﺭﻱ ﺍﻥ ﻛﻮﺷﺎﺑﺎﺷﻴﻢ.ﻫﻤﻮﻃﻦ ﻣﺴﺎﻓﺮﻋﺰﻳﺰﻛﻪ ﺑﻪ ﺷﻬﺮﻣﺎﺳﻔﺮﻣﻴﻜﻨﻲ ﻗﺪﻣﺖ ﻣﺒﺎﺭﻙ ﻭﻟﻲ ﻣﻮﺍﻇﺐ ﺍﻳﻦ ﻧﻌﻤﺖ ﺧﺪﺍﺩﺍﺩﻱ ﺑﺎﺵ.ﻗﺮﺑﺎﻥ ﺷﻌﻮﺭﻭﺍﺩﺑﺖ.ﻳﺎﺣﻖ ﺳﺎﻟﻢ ﺑﺎﺷﻴﺪ.
شیرین در تاریخ ۱۳۹۶/۴/۷ :
من زاده ی سرزمینی هستم که مردمانش در بیشه ریشه دارند

مبادا.... روزی که ریشه های صبورمان را قطع کنیم.

بیشه زار ایزدشهر؛ میراث ارزشمند پدران آفتاب سوخته مان زیر بار شالیست


به بوته هایی که هر تابستان و پاییز تمشک ارزانیمان میدارند؛ تیشه روا نمی باشد.


روزی خواهد رسید که آب؛ خاک و درخت گنجینه هایی نایاب تر از در گهربار خواهند بود.


پس بر ماست امروز جنگلهای انبوه صبورمان را با همه ی جانورانش پاس داریم.